یحیی نجارقابل، معاون گردشگری اداره کل میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی استان اردبیل در یادداشتی نوشت: گردشگری به مثابه موتور محرکه اقتصادی مقصدهای گردشگرپذیر به طور غیرمستقیم راه گشای توسعه صلح و آرامش برای این مقصدهاست. توسعه گردشگری به تحقق اهداف توسعه پایدار ملل متحد (SDGs ) منجر شده است. بر همین اساس گردشگری نقش راهبردی در تحقق اهداف پایداری نظیر توانمندسازی اقتصادی و اجتماعی زنان، کاهش فقر وتقویت هویت زنان، در قالب «سودرسانی گردشگری به مستمندان، حفاظت محیط زیست و توانمندسازی زنان» دارد.
میتوان گفت که صنعت گردشگری به طور ناملموسی دروازههای صلح را برای مردم محلی و گردشگران میگشاید. توان گردشگری در معرفی یک مقصد امن و به دور از تنش بالاترین ابزار گفتمان سیاسی و دموکراتیک است. ایلیارد چنین پیشبینی میکند که اصلیترین صنعت در قرن بیست و یک توجه به رفاه انسانها، رسیدگی به زمین و ارتباطات میان فرهنگی است؛ بنابراین حفظ گردشگری میتواند نقش اساسی در این صنعت ایفا کند. گردشگر با انگیزه و علاقه شخصی وارد یک مقصد شده با بازدید از سایتهای گردشگری ملل مختلف با ارزشهای آنها آشنا شده و در بسیاری از موارد حس تفاهم فرهنگی پیدا کرده و همین امر موجب احترام متقابل و نهادینه کردن هنجارهای مقصد میزبان میشود.
با بررسی بیانیههای مختلف سازمان جهانی گردشگری در مورد ارتباط صلح و گردشگری به نکات قابل توجهی میرسیم. طبق بیانیه مانیل فیلیپین در سال ۱۹۸۰ گردشگری نیروی اصلی صلح و تفاهم بینالمللی است و بر اساس گزارش و طرح جامع از حقوق و کدهای گردشگری در صوفیا بلغارستان در سال ۱۹۸۵، گردشگری عامل اساسی بهبود تفاهم دو جانبه، نزدیکی و صمیمیت جوامع به یکدیگر و در نهایت همکاری بینالمللی است. کدهای اخلاقی جهانی برای گردشگری در سانتیاگو شیلی در سال ۱۹۹۹ بیان میکند که گردشگری به طور مستقیم و بدون واسطه باعث روابط افراد از فرهنگها و سبکهای زندگی مختلف میشود و مهمترین عامل ایجاد دوستی و تبادل فرهنگی است.
جایگاه صلح در صنعت گردشگری جایگاهی انکار ناپذیر است و این دو، یعنی گردشگری و صلح رابطهای مستقیم دارند. با توجه به نظرات پرفسور جعفری پدر علم گردشگری جهان، گردشگری یعنی تقابل میان انسانها و نه تقابل میان دولتها. به همین خاطر گردشگری تنها صنعتی است که به طور مستقیم
با صلح، آرامش و دوستی میان انسانها و فرهنگها در ارتباط است. از این منظر بدون ثبات سیاسی و آرامش -که در گرو برقراری صلح است- گردشگری امکان درخشش ندارد، بنابراین گردشگری ذینفع از صلح است. همچنین گردشگری از طریق ایجاد تفاهم و تبادل فرهنگی محرک اساسی برای توسعه صلح است. همیشه این تفکر وجود داشته که آیا گردشگری از صلح منتفع میشود یا خود صلح را ایجاد میکند. پاسخ منطقی این است که «گردشگری عامل و نیروی اساسی صلح» است. گردشگران در برنامهریزی برای سفرها یا همایشهای خود، صلح و آرامش را به عنوان فاکتور کلیدی در نظر میگیرند.
طبق گزارشهای به دست آمده ۶۳ درصد از گردشگران بینالمللی که مقصدهای گردشگری فرهنگی را انتخاب کردهاند، عامل ایمنی و امنیت را به عنوان عامل فوقالعاده مهم و موثر در تصمیمهای خود مطرح کردهاند. در بعد سیاسی، صنعت گردشگری زمینه صلح و صمیمیت و دوستی بین کشورها و جوامع را فراهم کرده، به طوری که برخی از تصورات کلیشهای و اندیشهها و باورهای نادرستی را که ملتها از یکدیگر دارند، گردشگری از بین میبرد. به همین دلیل به منظور توسعه صنعت گردشگری، امنیت در داخل مرزهای یک کشور و همچنین در سطح بینالمللی پدید میآید، ایجاد صلح و امنیت در دنیا تاثیر مهمی از گردشگری است.
در این زمینه دبیر کل سازمان جهانی گردشگری در افتتاحیه یازدهمین اجلاس مجمع عمومی سازمان در قاهره بر نقض تقابل صلح و دوستی و گردشگری تاکید کرد و گفت: جهانگردی در همان اندازه که در به وجود آوردن صلح سهیم است، همان قدر نیز از آن بهرهمند میشود.
بنابراین میتوان گفت که گردشگری و صلح در یک رابطه مستقیم و سازنده قرار دارند، به گونهای که وجود هرکدام بر دیگری لازم است و توسعه هر دو آنها ما را به سوی دنیایی بهتر هدایت میکند.
انتهای پیام/
نظر شما